وقتی نهار رو ب من میسپرن...
دوشنبه, ۲۲ آذر ۱۳۹۵، ۰۳:۴۵ ب.ظ
نهار امروزو من درست کردم...
کدو بود...
و چیزی ک تحویل دادم... ی عالمه کدوی سوخته بود...
البته سوخته ته گرفته ک ن! زیادی سرخ شده...
قیافه مامانم دیدنی بود... جدا پشیمون شده بود ک کدوهای زیون بسته رو سپرده بود بهم...
نمیدونم چرا آشپزیم داغوونه... دانشگا ک بودم استادامم میگفتن بهم ک معلومه بلد نیستم غذا درست کنم... هههههه خب کدو دوس ندارم... چیه آب حجم داره هههههههههه انگار آب رو دندون میزنی...
۹۵/۰۹/۲۲