آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

من فکر میکنم نوشتن اتفاقات روزانه خیلی مهمه حالا هرچقدرم ک ساده و معمولی یا بد باشن، بعد ها ب صاحب خاطرات کمک میکنه تصویر بهتری از گذشتش داشته باشه و وقتی دلتنگ گذشت ها میشه بتونه باهاشون خوش باشه...
میدونم ک روزی میرسه ک دلم برای این روزهام تنگ میشه...

ژانر
بایگانی
پست های قبل

از رو تخت افتادم...

پنجشنبه, ۱۰ فروردين ۱۳۹۶، ۱۰:۰۴ ق.ظ

آخرین باری ک از رو تخت افتادم راهنمایی بودم... ولی امروز بدجوری محکم افتادم زمین... آرنجم خراشیده شد... لب تاب کنارم بود نصف تخت رو گرفته بود رو لبه تقریب خوابیده بودم.... اومدم ی غلت در جا بزنم اونوری بخوابم از رو لبه تخت افتادم زمین!!!!!

یعنی دونفری رو تخت خوابیدم نیوفتادم با لبتاب افتادم!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۱۰
راضیه ...

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی
ساخت وبلاگ در بلاگ بیان، رسانه متخصصان و اهل قلم