آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

من فکر میکنم نوشتن اتفاقات روزانه خیلی مهمه حالا هرچقدرم ک ساده و معمولی یا بد باشن، بعد ها ب صاحب خاطرات کمک میکنه تصویر بهتری از گذشتش داشته باشه و وقتی دلتنگ گذشت ها میشه بتونه باهاشون خوش باشه...
میدونم ک روزی میرسه ک دلم برای این روزهام تنگ میشه...

ژانر

خرید پلاسکویی

يكشنبه, ۱۱ تیر ۱۳۹۶، ۱۰:۲۲ ب.ظ

امروز از خونه زدم بیرون

اونم ب اصرار و برنامه ریزی مامانی..

اول رفتم آتلیه.. عکسای عقدمو دیدم کلی کیف کردم..

بعد سر راه ی لباس عروس خیلی خوجل و البته گرون دیدم...

بعدم مامانی اومد رفتیم پلاسکو ی عالمه خرت و پرت خریدیم... همه رو گلبهی برداشتم... 

هیچ ست شدگی هم با بقیه جهاز ندارن

عصر هم رفتم بیرون 

ولی بی نتیجه 

ی عالمه لباس زشت دیدم

یکی از همین زشت ها رو خریدم

ی کلی تو پارچه ها پرسه زدم... 

اونا رو ک میخاستم نبودشون... 

الانم عصبانیم

سرم درد میکنه

گشنمه

تازه صورتممم باید بشورم

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی