آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

من فکر میکنم نوشتن اتفاقات روزانه خیلی مهمه حالا هرچقدرم ک ساده و معمولی یا بد باشن، بعد ها ب صاحب خاطرات کمک میکنه تصویر بهتری از گذشتش داشته باشه و وقتی دلتنگ گذشت ها میشه بتونه باهاشون خوش باشه...
میدونم ک روزی میرسه ک دلم برای این روزهام تنگ میشه...

ژانر

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «اشتباهات خواستگاری» ثبت شده است

آخونده. 6 ماه ازم بزرگتره. خواهرش پزشکی میخونه. بهم میگه سر کار نرو. میگم دوس ندارم ب زور کاری انجام بدم یا چیزی رو قبول کنم. میگه وظیفه زن مادریه. انگار داره نمک روو زخمم میزنه. میگه ی خانم باید مادری کنه و ب خونه و خونوادش رسیدگی کنه. میگم فعلا ک خبر از کار نیست و منم خونم. 

بهش میگم درامد آخوندا از کجاس؟ داره میشماره 100 از فلان، 200 از فلان، بین 100-200 هم از فلان جا. بهش میگم ب نظرت این کفاف زندگی رو میده؟ میگه تا حالا ک داده، از حالا ب بعد هم میده. من میخام با خانمم طبقه بالای خونه پدریم زندگی کنم دیگه خرجی ندارم... 

مچاله شدم تا تموم شد... بی خبر غیب میشن. کاش لااقل تصمیم میگیرن مارو هم در جریان بزارن.... من ک نمیدونم میان یا ن. 3 هفته همش داشتم ب طبقه بالای خونشون فک میکردم ک دخترش ک دکتره هر روز میاد خونه و من با مهد کودکی ک طبقه بالا دارم ادارش میکنم، صداشونو میشنوم....

۴ نظر موافقین ۴ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۵ ، ۱۶:۲۲
راضیه ...

نمیدونم فازشون چیه؟؟؟

اومدن هی به به و چه چه 

ولی بی بازگشت..

خب پس سکوت اختیار کن... منم دل دارم... وقتی نمیدونم ب چ دلیلی غیبت میزنه دلم میشکنه.... دلم مامانمم میشکنه... دلم بابامم میشکنه... 

حالا هی بگو آدم خوبی هستی... دل چند نفرو شکوندی؟؟؟

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۵ ، ۱۵:۳۰
راضیه ...

اومده از دخترش تعریف میکنه، ی سال از من بزرگتره، درس چی خونده کدوم دانشگا بوده الان چیکار میکنه چی میگه چی دوس داره از خاطراتش تعریف میکنه مامانم میگه خب پسرتون چی کار میکنه یهو جا میخوره چشاش گرد میشه خودشو جمع و جور میکنه تو س کلمه مغازه کیف و کفش داره خلاصش میکنه بعد از نظر دخترش درباره کسب و کار آزاد میگه...

کاش مامانم بهش میگفت پسر نداره اینقد خودشو خسته نکنه....

۴ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۵ ، ۱۵:۲۰
راضیه ...

زنگ زد گفت ما مشهد زندگی میکنیم دو س روز اومدم اینجا خاستم دخترتونو ببینم ولی قبلش بهم بگید چجوریه؟!!!

: [پوستم آبیه و س تا چشم دارم. نظرت چیه؟]

میگه سرکار میره؟ مامانم میگه خب دوس داره بره ولی کو کار!!

میگه من پسرم معلم حق التدریسه دوس نداره خانمش شاغل باشه..

مامانمم گفته یعنی درامدش برای زندگیشون کافی هست؟ اونم گفته دخترتون باید قانع باشه!!   و تمام.

..

لطفا نظر بدید..

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ دی ۹۵ ، ۱۵:۱۷
راضیه ...