این هفته هم تموم شد و من پامو از خونه بیرون نزاشتم... واقعن کسل کننده شدم...
خب هیچی بهم خوش نمیگذره...
دو سال پیشم همینجور الاف بودم.. کلاس خیاطی رفتم همه متاهل بودن بدون شوهرشون بیرون نمیرفتن... اهل دوستی و شوخی هم نبودن... تازه خوش هم نگذشت ی مشت مدل عهد بوقی یاد گرفتم...
کلاس قرآن هم رفتم از سن خودم بود تا همسن مامانم... ولی پام از اون مسجد برید و دیگه نرفتم و نمیرمم اصن.. دوس ندارم پامو تو اون محله بزارم..
امسال باشگا رفتم.. ن ورزش هاشو دوس داشتم ن فضا و باشگاها ن آهنگاشو... چرت اندر چرت
استخرم رفتم... ولی خب بو میداد تازه دور هم هست...
مونده برم کلاس موسیقی و نقاشی.. ک خب استعداد و حوصله، 4تا زیرتر خط فقرم
این روزا فقط فیلم میبینم...
ی زمانی کارم خوردن و خوابیدن بود الان شده فیلم دیدن و خوابیدن..