آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

من فکر میکنم نوشتن اتفاقات روزانه خیلی مهمه حالا هرچقدرم ک ساده و معمولی یا بد باشن، بعد ها ب صاحب خاطرات کمک میکنه تصویر بهتری از گذشتش داشته باشه و وقتی دلتنگ گذشت ها میشه بتونه باهاشون خوش باشه...
میدونم ک روزی میرسه ک دلم برای این روزهام تنگ میشه...

ژانر

۴ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «حوصلم سررفته» ثبت شده است

حوصلم سر رفته... 

شدیدا دلم تنگه.. برای ی حس خوب.. دیروز رفتیم باغ ولی عادی بود و اصلا حال نداد.. فقط خسته شدم..

منم دلم میخاس برم سردشت!

دفعه بعد ک ب دنیا بیام نمیزارم دوران تحصیلم تموم شه تا جاییی ک ممکنه لفتش میدم...  تنها مزیتش اینه، تا تو خابگاهی، هر وقت دلت خاس میتونی بری بگردی...

الان منم و این معده سیری ناپذیر....

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۱۷ دی ۹۵ ، ۲۱:۲۴
راضیه ...

میخام مقاله مو بنویسم و اصلاحات پایان ناممو انجام بدم ولی اصلن نمیتونم درایوش رو باز کنم ناخداگاه میرم سممت درایو فیلم ها و تو لیست شون پرسه میزنم... من از رانندگی میترسم.. از سرعت خیلی میترسم.. معروف هم هستم تو خونواده.. هنوزم ک هنوزه نمیتونم کلاس رانندگی برم... منظورم امروزه برای چهارمین بار قصد رفتن داشتم ولی هنوز نرفتم کلاس امروز ساعت 7 شروع مشه.. خرید کردن رو هم دوس دارم برم ولی نمیدونم کجا برم... 

نکنه افسرده شدم... من چیکار میتونم بکنم؟؟؟

کاش برم پای خیاطی هام... چند تا لباس نصفه کاره دارم از یکی دو سال پیش... ولی بازم پای رفتن ندارم...

پاک خل شدم...

خیلی بی انگیزه و سرد میگذره... ی دلیل.. ی برنامه.. ی اجبار خوشایند نیازمندیم.....

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۰۴ دی ۹۵ ، ۱۷:۴۸
راضیه ...

حوصلم سر رفته...

این روزها خودمم نمیدونم چی میخام..

تمام زندگیم شده دراز کشیدن روی تخت و دانلود فیلم 

دانلودا هم  ک همش نصفه شب شروع میشه... هیچی دیگه شب تا صوب بیدار... صوب تا ظهر خواب...

میزم شبیه کمد شده 

تختم شبیه میز

دیگه حتی حوصلم نمیکشه وبلاگ بخونم، چت کنم، کانال بخونم....

هیچ...

.

.

خودمم میدونم باید آخرش سرم بخوره ب سنگ...

من از زندگی چی میخام؟؟

اگه یکی ازم بپرسه زندگیتو چطور گذروندی چی بگم؟؟

میترسم استاد باز پیام بده... هنوز اون بی صاحابو تحویل ندادم...

.

.

میدونی عشق و دلتنگی و بی خوابی همش بهانسسس... من سرم گرم باشه شاد ترین دختر شهرم...

ولی با چی سرمو گرم کنم؟؟/

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰ ۲۱ آذر ۹۵ ، ۱۵:۲۰
راضیه ...

این هفته هم تموم شد و من پامو از خونه بیرون نزاشتم... واقعن کسل کننده شدم...

خب هیچی بهم خوش نمیگذره...

دو سال پیشم همینجور الاف بودم.. کلاس خیاطی رفتم همه متاهل بودن بدون شوهرشون بیرون نمیرفتن... اهل دوستی و شوخی هم نبودن... تازه خوش هم نگذشت ی مشت مدل عهد بوقی یاد گرفتم...

کلاس قرآن هم رفتم از سن خودم بود تا همسن مامانم... ولی پام از اون مسجد برید و دیگه نرفتم و نمیرمم اصن.. دوس ندارم پامو تو اون محله بزارم..

امسال باشگا رفتم.. ن ورزش هاشو دوس داشتم ن فضا و باشگاها ن آهنگاشو... چرت اندر چرت

استخرم رفتم... ولی خب بو میداد تازه دور هم هست...

مونده برم کلاس موسیقی و نقاشی.. ک خب استعداد و حوصله، 4تا زیرتر خط فقرم

این روزا فقط فیلم میبینم...

ی زمانی کارم خوردن و خوابیدن بود الان شده فیلم دیدن و خوابیدن..

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ آذر ۹۵ ، ۱۸:۴۸
راضیه ...