آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

من فکر میکنم نوشتن اتفاقات روزانه خیلی مهمه حالا هرچقدرم ک ساده و معمولی یا بد باشن، بعد ها ب صاحب خاطرات کمک میکنه تصویر بهتری از گذشتش داشته باشه و وقتی دلتنگ گذشت ها میشه بتونه باهاشون خوش باشه...
میدونم ک روزی میرسه ک دلم برای این روزهام تنگ میشه...

ژانر

۱ مطلب با کلمه‌ی کلیدی «خرید عقد» ثبت شده است

فردا میخایم بریم آزمایش بدیم.. اینجور ک میگن جوابشو همون روز میدن... نمیدونم فردا بعد آزمایش برمیگرده یا میمونه تا ج آز بیاد و اگه مشکلی نبود ب خونوادش بگه همون موقع راه بیوفتن بیان تا صحبت ها تموم بشه...

میخان سر مهریه و تاریخ عقد صحبت کننن... خرید ها کی و کجا و چجوری باشه... 

از بحث سر مهریه متنفرم... ب دایی و عموی من و تو چ ربطی داره مهریه من چقد باشه؟؟؟ ما بخایم طلاق بگیریم چیش ب اونا؟؟؟؟

انگار عهد بوقه!!! ده سال پش برا خواهرش کسی رو نگفتن بیاد واسه این بحث ها فامیلاشون ناراحت شدن حالا میخان ب همشون بگن بیان!!!!!!! خوب من چ؟؟!!! میخان همشون ناراحت بشن!!! 

ب نظر من فلسفه اش هم غلطه...

ب نظر من در هر موردی نباید ب کسی ک ممکنه نظرش باعث ناراحتیتون بشه اجازه نظر دادن بدید!!!! 

دایی و عموش ک نمیان بگن بزارین 500 تا.. نمیگن 1000 تا.. میخان چونه بزنن سر 100 و 14 تا لابد!!!!!!

من از رسم و رسومات خوشم نمیاد...

کاش میشد لینک این پست رو براش میفرستتادم..

باید فردا ی جوری بحث رو بین خودمون خاتمه بدم.. ولی نمیدونم چجوری.. نمیدونم از کجا شروع کنم!! نمیدونم کی؟؟!! اگه بعد آزمایشگاه خاست برگرده چی؟! اگه ب زور نهار خورد و برگشت چی؟؟ اگه بازم شمارمو نگرفت چی؟؟

مامانش ک نمیتونه راه بره.. خواهراش ک هر کدوم بچه کوچیک دارن و لابد نمیتونن تنهاشون بزارن.. خودشم ک گویا مرخصی نداره!!! من تنهاییی خرید نمیرم!!! اگه بخام خودم با مامانم برم خرید پس دیگه چ فرقی با خرید های معمولی داره؟؟؟ پس دیگه کجاش خرید عقده؟؟؟ 

اصن مگه فردا رو مرخصی نگرفته؟!! چرا امروز عصر نیومده؟؟؟

۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰ ۰۹ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۰۱
راضیه ...