آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

من فکر میکنم نوشتن اتفاقات روزانه خیلی مهمه حالا هرچقدرم ک ساده و معمولی یا بد باشن، بعد ها ب صاحب خاطرات کمک میکنه تصویر بهتری از گذشتش داشته باشه و وقتی دلتنگ گذشت ها میشه بتونه باهاشون خوش باشه...
میدونم ک روزی میرسه ک دلم برای این روزهام تنگ میشه...

ژانر

ن میتونم بخوابم ن میخام ک بخوابم!!

چهارشنبه, ۲۰ بهمن ۱۳۹۵، ۰۲:۳۳ ق.ظ

الان تو پذیرایی خونمون خوابه. من طبقه بالا تو اتاق خودم خوابیدم ولی نمیتونم چشمامو ببندم... دلم میخاد برم تو پذیرایی.....

فردا کله سحر؛  ببخشید دو ساعت دیگه هنوز صبح نشده قبل اذان میخاد راه بیوفتیم بریم شهرشون.... منو میزاره خونه خودشون پیش مامان و باباش خودش میره سر کار تا عصر...

خیلی خستم میترسم خواب بمونم...

موافقین ۳ مخالفین ۰ ۹۵/۱۱/۲۰
راضیه ...

نظرات  (۱)

۲۴ بهمن ۹۵ ، ۲۰:۳۷ علی اسفندیاری
این چند روزی که نبودم عجب خبرهایی بودهههههههه 
برگشتم همه پستای قبلو خوندم 
امیدوارم خوشبخت بشین 
راستی اون میدونه وبلاگ دارین؟ 
بهتره بعضی پستهای خیلی قبل تر خودتون رو حذف کنید 
پاسخ:
مرسی خیلی مممنونننن روزی خودت ان شاالله

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی