آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

من فکر میکنم نوشتن اتفاقات روزانه خیلی مهمه حالا هرچقدرم ک ساده و معمولی یا بد باشن، بعد ها ب صاحب خاطرات کمک میکنه تصویر بهتری از گذشتش داشته باشه و وقتی دلتنگ گذشت ها میشه بتونه باهاشون خوش باشه...
میدونم ک روزی میرسه ک دلم برای این روزهام تنگ میشه...

ژانر

توی دلمو خالی نکنیییید

چهارشنبه, ۱۱ اسفند ۱۳۹۵، ۰۷:۱۶ ق.ظ

من تو انتخاب هام زیاد دو دلم.. ولی از شوهرم مطمئنم... ولی وقتی فهمیدم سرویسم رو با وام خریده خیلی جا خوردم.. یعنی هیچ پولی پسنداز نکرده؟! یعنی مامانش تو این ۳۰سال هیچی براش جمع نکرده؟! ب مامانی گفتم اینو خیلی ناراحت شد ی جورری حرف زد انگار من گفتم پسره رو میخام.. انگار خودم پیداش کردم!! بعد هم از حالش پرسید.. حال آقایی خوب نیس، روده ی عصبی داره الانم ی هفتس درگیرشه!!! گفت ب مامان نگم چشه... م گفتم شکمش درد میکنه...حالا گیر داده چشه نکنه مشکلی داره یهم لرزیدمم...

 دیروز رفتم آرایشگا رزرو کنم، همه از ۴۵۰ شروع میشد... ۵۰۰ هزار تومن فقط ی شنیون و میکاپ!! 

آتلیه رفتم، ژورنال ده برگی ۷۵۰ تومن... هر دونه عکس A4 ۲٨ تومن، ۱۷ تومنم A5.

بعد میگن ازدواج آسان!!

چجوری؟

عکس نگیرم یا آرایشگا نرم؟! 

با این حال برگشتم خونه خودم دپرس نصف مسیر رو پیاده اومدم.. دلم خوشه شوهر دارم دیگه!! بعد حرفای مامانی.. دلم هوری ریخت پایین.... شاید اشتباه کرده باشم!! تو دلم شدید خالی شده.... 

من ۳ بار باهاش صحبت کردم، همش هم گفت زوده عجله نکنید هی گفتن وقت نیس نمیشه.. خالم ۷ بار صحبت کردن... دختر خالم هر چقدر صحبت میکنن ۳،۴ ماه باهم در ارتباطن.. میرن میان.. تازه بعد هم ج رد میده... بعد میره خاستگار بعدی.....

آخه مامان من چرا تو دلمو خالی میکنی؟؟؟ 

همینطوریش روم نیس تو خونه بابام باشم... رفتم ی هفته موندم خونه اونا حالا خودم برگشتممم اصن درون داغونم... دیشب بهش گفتم دیگه نمیام خونتون تا عروسی برام بگیری...

اصن چ معنا داره... دختری ک رفت خونه شوهرش، چ معنا داره دوباره بیاد خونه باباش؟؟ 

.

.

خودم میدونم افکارم خیلی قدیمی شده.. نمیدونمم چرا... و میدونممم عصبانیم.. شوک بهم وارد شده.. همه ی میگم... ولی دیشب خیبی گریه کردم... تنهایی میرم آرایشگا و لباس و آتلیه میبینم خوشکلاشون قیمتا بالاس حسابی دلم میگیره... کسی نیس باهام بیاد... ب دوستم بگم بیاد یا دخترا فامیل؟!! ن نمیخام از قدرت مالی آقایی خبردار بشن... بنده خدا هنوز حقوق بهمنو عیدیشو نگرفته.... دیشب ب زور گفت....

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۵/۱۲/۱۱
راضیه ...

نظرات  (۲)

مطمئنا زندگی مشترک در دوران امروز برای اکثر ادمها جنگ باورهاشون به دنیای مادیات و دنیای معنویات هست، کسایی که به هر دلیلی نمیتونند تو این جنگ بپذیرند که بدون مادیات هم میشه به زندگی خوب نگاه کرد، قطعا به سختی و با ناآرامی های بسیاری زندگی خواهند کرد.
ایمان یعنی باور غیر اکتسابی به خوب و بدهای فطری و ذاتی و پذیرفتن ارجح بودن خوبی بر بدی، حالا کسانی که ایمانشون تحت شرایط اجتماعی،فرهنگی، تاریخی و .... کم یا مفقود شده باشه تو زندگی مشترک هرگز نمیتونند چیزی رو جز مادیات عامل خوشبختی ببینند.
این مشکل تمام آدمهایی جامعه ماست و همه به شدت باهاش درگیرند.
راضیه جان مشکلات مالی رو خیلیا دارن.حل میشه کم کم.اگه میتونی سبک تر و ساده تر انتخاب کن که به همسرتون هم فشار نیاد.بی خیال حرف مردم شو.اگه مجلل ترین مراسم رو هم بگیرید باز هم حرف میزنن پشت سرتون.
بنظر من همه چیز در مورد همسر رو لازم نیست به مامان و خانواده ات بگی.مشکلاتتون رو تا میتونید بین خودت حل کنید و نذارید خانواده ها با خبر شن و خدایی نکرده قضاوت نادرست بشه و دخالت کنن...
شاد باشی عروس خانوم.

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی