آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

آرزوی سپید

حرف هایی ک وقت خواب روی ذهنم پا میکوبند

من فکر میکنم نوشتن اتفاقات روزانه خیلی مهمه حالا هرچقدرم ک ساده و معمولی یا بد باشن، بعد ها ب صاحب خاطرات کمک میکنه تصویر بهتری از گذشتش داشته باشه و وقتی دلتنگ گذشت ها میشه بتونه باهاشون خوش باشه...
میدونم ک روزی میرسه ک دلم برای این روزهام تنگ میشه...

ژانر

کله ام داره آتیش میگیره

چهارشنبه, ۱۶ فروردين ۱۳۹۶، ۰۴:۳۵ ق.ظ

خوابم نمیبره... پام از تخت آویزون شده و مث ی آونگ تکون تکون میخوره؛ نمیتونم آرومش کنم! از ی طرف میگم قبر پدر خرج و مخارج... ذهن خودمو شوهرمو آشفته نکنم... همچنان تو ذهنش خوب جلوه کنم... از ی طرف احساس میکنم داره سرم شیره مالیده میشه... ب حرفاش تو خاستگاری، با حرفای الانش، با حرفاش از حساب خالیش، هی میگه چشمی ب اموال بابام نداره، ولی میدونسته ک برا خواهرم علاوه بر جهاز خونه هم خریدیم! اومدن گفتن پول رهن خونه داره، گفتن اونقد داره ک جشن عروسی بگیره، ولی حالا هیچی نداره... عروسی رو میخاد با وام ازدواج بگیره، اون چند تیکه جهاز ک با داماد هست رو با کادوهای رونما(همون کادوی عروسی)!!!

مثل این میمونه من جهازمو نخرم بزارم بعد عروسی با کادوهای عروسی بخرم!! یا همشو با قرض بخرم قرض هارو با کادوها صاف کنم!! دوس دارم نظر خانوادشو در این مورد بدونم!!

بعد عالم و آدم تو خونواده قوربون صدقش میرن!! ۳ روزه بهش میگم ببین مامانت ایناپولی برات نگه داشتن! روش نمیشه بپرسه!!

از استرس خرج و مخارج روده اش از کار وایساده! خونوادش میدونن ولی فقط قوربون صدقش میرن!! 

نمیدونم این محبت کردن هاشون چ فایده ای داره؟! نمیدونم چطور ب خونوادش این حرفارو بگم؟! 

میخام ب خونواده هامون بگم بیکار شده!! ک هم اونو درک کنن هم منو... منم با هزار آرزو بله گفتم، تو خونه بابام اینقد تحت فشاژ نبودم، الانم آمادگی تحمل فشار بیکاری و بی پولی رو ندارم، دلم ی زندگی ساده و شاد میخاد، بدون بحث های مالی، رفتارها و تصمیمات نامتعارف. میگم ک سوءظن نشه، قیمت لباس عروس عقدم ۲۹۰ تومن بود، آرایشگام ۳٨۰ تومن... کت شلوار داماد ۷٨۰ تومن!!

موافقین ۰ مخالفین ۰ ۹۶/۰۱/۱۶
راضیه ...

نظرات  (۳)

۱۶ فروردين ۹۶ ، ۰۸:۵۳ علی اسفندیاری
میخام ب خونواده هامون بگم بیکار شده!! 
مگه خانواده هاتون نمیدونن بیکار شده؟؟؟؟؟ اگه نمیدونن حتما حتما حتما باید بهشون بگییییی 

واقعارفته کت و شلوار 780 تومنی گرفته؟؟؟؟؟؟ اونم وقتی که لباس عروس 290 تومن گرفتی؟؟؟؟؟؟ این چیز خیلی عجیبیه معمولا پسرا اینهمه واسه خودشون خرج نمیکنن اونم وقتی که دستشون خالیه  
حتی در حالت عادی هم کت و شلوار داماد 300_400 خرجشه لباس عروس 800الی خداتومن. اولین باریه که شنیدم داماد رفته لباس خریده چند برابر لباس عروس 
حتما حتما حتما حتما همه اینارو با خانوادت در میون بزار 
+این کد امنیتی رو هم بردار 
پاسخ:
شما مردا ی چیزی دارین ب اسم غرور! دوس ندارین غرورتون خدشه بخوره.. ب همین خاطر کسی نمیدونه بیکار شده..
من خیلی رعایت جیب اش رو کردم و کم هزینه کردم ولی اون ن هر چی دوست داشت برداشت.. منم مخالفت میکردم ولی دیگه از هیچی خوشش نمیومد... از خونواده چ کاری بر میاد؟ 
٭+ کد رو بردارم ی عالمه هرزنامه برام میاد..
به نظرم به خانوادت بگو
هم در مورد کار و هم در مورد هزینه ها
به خودش هم بگو
اگه خانوادش قرار نبود کمکش کنن چرا تو خواستگاری اومدن و حرف زدن
شایدم‌خانوادش به روی خودشون نمیارن چون فک می کنن تو از خانوادت می خوای که کمک کنن. اگه خانواده اش توانایی مالی دارن بزار پدر و مادرت باهاشون رو در رو بشن و بخوان که برای رهن خونه و مراسم عروسی تصمیمشون رو اعلام کنن.
تنهایی این بار رو به دوش نکش. من این کار رو کردم و تهش هیچچچچ کسییییی ازت تشکر نمی کنه. حتی همین آقای داماد
پاسخ:
خب مشکلم اینه نمیدونم چطور اینا رو بگم! وقتی با خودم میگمشون لحن صحبتم دعوایی و تند هست، وقتی مینویسمشون نوشته هام عصبی کننده اس انگار سر جنگ دارم! باید با لحن آروم و دوستانه این حرفارو بزنم! 
این حرفا رو کم و بیش ب مامانم گفتم اونم ناراحت شد عصبی شد، تازه همه رو نگفتم، نمیخام عروس بدی بشم!
۱۶ فروردين ۹۶ ، ۱۲:۲۵ زَهـ ــــــ ـرآ ـهـَ ـسـ ـتـَـ ـمـ
شما چرا مشاوره نمیری ؟! ن تو حرف زدن بلدی ن شوهرت! خدارو شکر بی پولی کم بود که اونم خدا برات اورد پس وقتی خودت میگی خونه خودت آسایش داشتی اما الان نداری؟ میخوای بسم الله نشده فشار عصبی تحمل کنی اذیت بشی ؟ اگه حرف زدن بلد نیستی بهتره تا دیر نشده و بی پولی به بدهکاری نرسیده بری مشاوره دختر خاله من 6 ماه بعد عقد طلاق گرفت من بعد 1 سال ک همسرم هم مریض شد هم بی پول و بدهکار و (هزارتا چیز دیگه) جدا شدم تموم شد ! تو چیکار میخوای کنی ؟ بقول خودت با هزار آرزو رفتی به در بسته خوردی و گول حرفاشونو خوردی بدون ذره ایی تحقیق
پاسخ:
ن زهرا جان قضیه اونقدر وحشتناک نیس... از مشاوره میترسم نمیخام سمت طلاق کشیده بشم فقط میخام یاد بگیرم تو مشکلات همچنان خوشرو باقی بمونم! میخام خونوادش خرج عروسی رو تقبل کنن ولی دوزاریشون یکم کجه، شایدم خودشونو میزنن کوچه علی چپ! شوهرمم روش نمیشه بهشون بگه!

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی