دلم تنگه...
امروز نذری داریم.. آقایی رو نیست.. خواهرم و دامادمونم نیس... بازهم پسر عموم میاد کمک... با عموم... آخه چرا؟؟؟
از این ب بعد آسمون ب زمین بیاد باید پنجشنبه و جمعه اینجا باشه... هیچ مهمونی و برنامه ای رو نباید بره!!
از شب یلدا بدم میاد
چرا همه دوسش دارن؟؟ چرا جشن میگیرن؟؟
خب شاید دلیلی برای خوشحالی تو بلندترین شب سال دارن...
ما ک نداریم... ی دقیقه بیشتر از شب های قبل تنهاتر...
دوس دارم بشینم از همین الان گریه کنم تا س روز بعد یلدا..
اصلن از یلدا خوشم نمیاد...... از مهمونی و شب نشینی اصلن خوشم نمیاد.......
ساعت پنجه! بهتریم موقع برای بیرون رفتن.. ولی چرا حسشو نیس..
من دلم بیرون میخااادددد
چرا نمیتونم از خونه برم بیرون؟ خاستم برم نی نی خالم روه ب ببینم گفتن نیست!
من دلم بیرون میخااااااااااااااااااد ولی همه خوابن.... همش خواب
ولی خب الان براشون روز تعطیله مث من نیستن هر روز روز تعطیل باشه!!!
ولی من بیرون میخام.....